تاریخچه و تعریف کلمه برند :
طبق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا برند بصورت آکادمیک و کلاسیک اینگونه تعریف شد: در سال ۱۹۶۰ نام ، واژه ، علامت ، نماد ، طرح و یا ترکیبی از همه این عناصر که به منظور شناسایی کالا و خدمت یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان با هدف ایجاد تمایز در عرصه رقابت مورد استفاده قرار میگیرد.
کلمه برند از کجا آمد ؟
واژه برند حدود پانزده قرن پیش از کلمه برندر به معنی سوزاندن یا داغ کردن ، از زبان اسکاندیناوی برگرفته شده است.دامداران کشورهای اروپای شمالی برای اولین بار روی دامهای خود مهر یا علامتهای مشخصی داغ میکردند تا دامهای خود را نسبت به بقیه تشخیص دهند. که این طرحها هنوز هم در موزه های امریکا و فرانسه موجود است.
در آتن باستان، تاجران روغن زیتون بر روی کالاهای خود مهر میزدند. یا در رم گلادیاتورهای مطرح روی بدنشان داغ مشخصی داشتند تا عیار و اعتبار و قدرتشان در تعداد پیروزی و یا نام صاحبشان مشخص باشد.در ایران هم سفال گران و اساتید هنر ساخت ظروف و کوزه های نفیس، بر روی ظروف و آثار خاص خود اثر انگشتری خودشان و یا یک علامت خاص میگذاشتند. تا کار دست آنها از بقیه رقبا یا شاگردانشان متمایز باشد.اما واژه تمایز و بعد از آن برند بصورت مکتوب یا علمی در دهه شصت میلادی آمریکا رونق گرفت. مسیری که اکثر بزرگان حوزه مدیریت بازاریابی آنرا پتانسیل رشد شخصی و شغلی میدانند.
انواع برند چیست ؟ چند نوع برند داریم ؟
برند محصول (خدمت)
رایج ترین و مشهورترین نوع از برندها برندهای مصرفی ، کالاها و یا خدمات هستند. مثل خمیردندان ، ماست ، نوشابه یا خدمات هتل ها ، کافه ها ، رستورانها یا سالنهای زیبایی و… برندهای محصول تعداد بیشتری هستند . رقیب بیشتری دارند و در تمام اجزا زندگی ما به نوعی نقش دارند.
برند شرکتی یا سازمان ( ارگان)
برندهای شرکتی یا سازمانی نوع دوم از برندها هستند. مثل شرکت سامسونگ ، اپل ، ایران خودرو ، ایرانسل ، دیجی کالا ، سازمان بنادر و کشتیرانی ، سازمان سنجش ، سازمان انتقال خون ، نظام مهندسی و… البته سازمانها معمولا از شرکتها بزرگ تر هستند و شامل چندین شرکت وابسطه میشوند.
برند جغرافیایی
برندهای جغرافیایی یعنی یک کشور ، شهر ، منطقه ، محله ، نماد شهری یا ساختمان ، یا حتی غذا برند باشد.
برندشخصی یا پرسونال برند
این نوع از برند از جذاب ترین برندسازی ها و جدیدترین نوع از برندینگ است که مشتاقان زیادی هم در دنیا دارد.
چرا برند و برندسازی مهم است ؟
چرا برندینگ کلید موفقیت کسب و کارها است. یک چیز را مرور کنیم: همه چیز برندی دارد اما همه چیز برند نیست
همانطور که گفتیم امروز دنیای تجارت و حوزه کسب و کار بسیار پرتنش و رقابتی شده است و همه تلاش میکنند بیشتر بفروشند و نسبت به رقبا موفقتر باشند. اما چرا برندینگ یا ساختن و آفرینش برند بسار مهم است ؟
کوتاه اگر بگوییم:
چون برندها از محصولات و خدمات مشابه خود که معمولی اند و فقط یک نام و لوگو دارند بیشتر فروش میروند و پول سازند
مردم ترجیح میدهند از شرکتی خرید کنند که احساس کنند آن را میشناسند ، نشان و نامش را یا آوازه اش و شهرتش را جایی دیده اند یا از کسی شنیده اند.
و برایشان آشنا است. و میتوانند با استناد به اعتبار برند به آن اعتماد بیشتری کنند. یعنی خیال راحتی دارند.
آیا برندسازی یعنی تبلیغات ؟
هیچ وقت نباید برندسازی و برندینگ را با فرایند یا حوزه تبلیغات اشتباه گرفت.
قطعا تبلیغات علمی ، درست و متناسب با هویت و شخصیت برند شما در موفقیت شما مهم و مفید خواهد بود. و تبلیغات و روابط عمومی از ارکان اصلی برندسازی هستند.
شما میتوانید با تبلیغات انبوه اینستاگرامی یا بیلبوردها یا تبلیغات در تلویزیون و رادیو یا حتی ارسل پیامک و… سریعا مشهور و یا معروف شوید اما الزاما این برند بودن یا برند شدن نیست. درواقع برندینگ فرایندی است که شما به یک محصول ، خدمت ، مکان و یا شخص قدرتی میدهید تا مطرح تر و مقبول تر از رقبای خود شود
برند یک احساس است. یک تجربه و در اصل ارزشمند ترین دارایی نامشهود و ناملموس هر تجارت و یا شخصی میباشد. این همان معنای کسب ثروت با داشتن و عیار و اعتبار است.
دو دیدگاه مهم در برندسازی
اگر فرض کنیم یک برند مانند یک انسان و موجودی زنده است و تمام ویژگیهای یک انسان را دارد ، چه شخصیت انسانی را میتوان به آن نسبت داد ؟ یا اگر بخواهیم به شکل بهتر بگوییم:
بهتر است که مشتریان ، برند را چون یک انسان با چه نوع شخصیتی ببینند ؟
در واقع هر صفتی را که به انسانی نسبت میدهیم، میتوانیم در مورد یک برند هم به کار ببریم. برند چرب برند زشت برند خوشگل برند زیبا برند تلخ و…
نگاه به برند از دیدگاه رابطه شناسی و مدیریت:
رابطه هم شکل دیگری از نگاه به برند و برندسازی است. همهی آن بحثهایی که در حوزهی رابطه انسانها با یکدیگر میشنویم و میخوانیم را میتوان در مورد رابطه مشتری با یک برند هم نگاه کرد
ما انسانها به برخی روابط به شکل تفننی نگاه میکنیم. به برخی دیگر به شکل دائمی. در برخی از رابطههانقش حامی را داریم و در رابطههایی دیگر شکایت داریم و در جستجوی فرصت انتقام. همهی این جنس رابطهها در ارتباط با برندها هم دیده میشود.