برندینگ چیست؟
«برندینگ» فرآیند ایجاد یک هویت متمایز و ویژه از یک برند در ذهن مخاطبان هدف و مشتریان آن است. به کمک Branding تصویر ذهنی مثبتی از یک کسبوکار در ذهن مخاطبان ترسیم میشود. نمود بیرونی برندسازی ساخت برند لوگو، تگلاین، نام برند و هویت بصری یک کسبوکار است. اما اینها تنها پوستهی برندسازی هستند. Branding در سطوح بسیار عمیقتر یک Business رخ میدهد و با اهداف، ارزشها، ماموریتها و شخصیت یک برند در ارتباط است.
برندینگ از رویکردهای جدید بازاریابی در دنیای امروز است. چراکه در گذشته، میان تقاضا از سمت مخاطبان و عرضه از سمت تولیدکنندگان یک کالا یا خدمت، تناسب برقرار بود. اما با پیشرفت تکنولوژی و فراگیری آن، تعداد بازیگران و فعالان حاضر در صنایع مختلف بیشتر شد و بنابراین میزان عرضه از تقاضا پیشی گرفت. درنتیجه میتوان گفت هماکنون در دنیایی زندگی میکنیم که برای پاسخ به یک نیاز اساسی مثلا خوراک، با عرضهکنندگان خوراکی بسیاری مواجه هستیم. که هر کدام از آنها در تلاش هستند سهم بزرگتری از بازار را نصیب خود کنند.
هدف از برندینگ چیست؟
ایجاد تاثیر مثبت در ذهن مخاطبان Key Result یا نتیجهی کلیدی حاصل از ساخت برند است. مجموعهای از اهداف برندینگ که همگی به این نتیجهی کلیدی منجر میشوندعبارتاند از:
معرفی کسبوکار، از طریق بیان داستان برند، پیام و شعار آن
ترغیب مخاطبان به خرید محصولات یا خدمات و جذب مشتریان جدید
ایجاد وفاداری در مشتریان سایق
تعریف جایگاهی متفاوت در مقایسه با رقبا
انواع مختلف برندسازی
تقریبا همه چیز را میتوان به یک برند تبدیل کرد. از یک محصول گرفته تا خدمتهای یک سازمان. بنابراین میتوان با طیف وسیعی از انواع برندینگ روبهرو بود. انواع مدلهای برندینگ عبارتاند از:
دیجیتال برندینگ یا برندسازی در دنیای دیجیتالی:
به ساخت هویت کلامی و بصری یک برند در دنیای دیجیتالی و تلاش برای ارتباط با مخاطبان در دنیای دیجیتالی. مانند طراحی وبسایت، فعالیت در شبکههای اجتماعی، برگزاری کمپینهای آنلاین و … دیجیتال برندینگ میگویند.
پرسونال برندینگ یا ساخت برند شخصی:
تعیین الگوی شخصیتی فرد، نحوهی رفتار و برقراری ارتباط با دیگران در شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی و در آخر ساخت برند شخصی او به منظور ارتقاء سطح کاری و اجتماعی.
برندینگ سازمانی یا ایجاد برند شرکتی:
ساخت هویت یک شرکت از طریق تعیین چهارچوبهای کلامی، دیداری، رفتاری و طراحی نقاط تماس سازمان به منظور ارتباط بهتر با مشتریان، ایجاد فرهنگ سازمانی و ایجاد احساس وفاداری در کارمندان را برندینگ سازمانی میگویند.
برندینگ محصول و خدمات:
انتخاب نام، شعار، طراحی چهارچوبهای هویت دیداری، تعیین چهارچوبهای تبلیغات در فضای آنلاین و آفلاین برای یک کالا یا خدمت به منظور اثرگذاری بر مخاطب و افزایش فروش آن را برندینگ محصول میگویند.
برندسازی مشترک یا برندسازی اشتراکی چند کسبوکار:
همکاری برندهای مختلف برای تولید یک محصول یا خدمت مشترک با هدف تکیه بر نقاط قوت یکدیگر و استفاده از فرصتهای رشد را برندسازی مشترک میگویند که اسم دیگر آن کوبرندینگ است.
6 دلیل اهمیت برندینگ
رابطهی میان برندینگ و توسعهی کسبوکار بر کسی پوشیده نیست. برندینگ یک کسبوکار علاوهبر آنکه تاثیر بسیاری بر جذب مخاطبان و مشتریان دارد، روی احساسات کارکنان یک مجموعه و بازار هم اثرگذار است. در اینجا 8 دلیل اهمیت Branding و تاثیرات آن را بررسی میکنیم:
1.برندسازی در ذهن مخاطبان شناخت و آگاهی ایجاد میکند
همانطور که در ابتدا هم گفتیم برندینگ در قالب لوگو، هویت کلامی، هویت دیداری، نام برند و … نمود پیدا میکند که این اجزاء به ایجاد هویت ویژهی یک کسبوکار کمک میکند. چیزی که مخاطب از یک برند به خاطر میسپارد و ان را به یاد میآورد، در فرآیند ساخت برند طراحی میشود. هرچه شخصیت، ارزش، پیام برند، هویت کلامی و دیداری برند و فعالیتهای دیجیتالی آن اثربخشتر باشد، تصویر پررنگتری از برند در ذهن مخاطبان شکل میگیرد.
2.برندینگ بر انتخاب مشتریان اثر میگذارد
چیزی که کمک میکند تا مشتری از میان برندهای مختلف در قفسههای یک فروشگاه، یکی را انتخاب کند، برندسازی است. مخاطبانی که در جستجوی یک کالای خاص هستند، انتخابشان را بر پایهی تصورات ذهنی که از یک کسبوکار دارند، انجام میدهند. برندسازی ذهنیت مخاطبان را تحت تاثیر قرار میدهد و با بیدار کردن احساساتشان، آنها را وادار به انتخاب میکند.
داستان برند مک دونالد یکی از بهترین مثالها برای درک اثر برندسازی بر انتخاب مشتریان است. برندینگ مک دونالد در سالهای اخیر در ذهن مخاطبان آن بسیار منفی بود. این برند همچون یک غذای ناسالم، چرب و مضر در ذهن مخاطبان تداعی میشد و این تصورات روی میزان رضایت مشتری تاثیر گذاشته و مک دونالد را از گزینههای انتخابی مشتریان خارج میکرد. سپس این برند فست فود با بازنگری در برندینگ خود و اضافه کردن چند آیتم غذایی سالم توانست مجددا نظر مخاطبان را جلب کند و غذاهای مک دونالد را به سبد غذایی مشتریان بازگرداند!
3.برندسازی در مشتریان احساس غرور ایجاد میکند
برندینگ کمک میکند که مشتریان به عضویت یک خانوادهی جدید دربیایند و از اینکه عضوی از آن هستند احساس افتخار داشته باشند. برندسازی اگر درست انجام شود، ارزشهایی را به مخاطب میدهد، که مشتری حاضر است به خاطر داشتن آن، از برندهای دیگر چشمپوشی کند. احساس غرور، احساس باارزشبودن، برتری، تمایز و تفاوت همگی با Branding در مخاطبان ایجاد میشود.
4.ساخت برند قوی کارمندان مجموعه را وفادار میکند
برندسازی تاثیرات مثبت بسیاری در درون یک سازمان ایجاد میکند که یکی از آنها وفاداری در کارمندان است. برندینگ اگر به ایجاد یک تصور مثبت از یک کسبوکار بینجامد، باعث ایجاد غرور جمعی در کارمندان میشود. هرچه تصویری که از یک برند ایجاد میشود، مثبتتر باشد، تمایل کارمندان به ادامهی همکاری با آن مجموعه بیشتر میشود. چرا که اعضای یک مجموعه خود را در ایجاد احساس مثبت در مخاطبان سهیم میدانند و دوست دارند متعلق به سازمانی باشد که برای مشتریان و جامعه مفید است.
5.Branding رقابت را آسان میکند
برندینگ، رقابت و مارکتینگ را آسان میکند. در شیوههای قدیمی بازاریابی، هزینههای بسیاری صرف تبلیغات و رقابت با برندهای دیگر میشد. این یعنی رویکردهای سنتی مارکتینگ بر «نگاه به دیگران» متمرکز بوده است. درحالی به کمک ساخت برند با یک چرخش 180 درجهای، «تمرکز بر درونِ» کسبوکار قرار گرفته است.
6.برندینگ در تبلیغات تاثیر مثبت میگذارد
Branding پایههای هویتی یک کسبوکار را میسازد و این پایههای هویتی در بزنگاههایی همچون کمپینهای تبلیغاتی خود را نشان میدهند. هویت بصری و کلامی که در یکی از مراحل ساخت برند طراحی شدهاند، در این مرحله نمود پیدا میکنند. شعار، گرافیک، محتوای شبکههای اجتماعی و … از عناصر هویتی برند هستند که در فرآیند برندسازی خط مشیهای آنها مشخص میشود.
از کجا بدانیم در برندینگ موفق عمل کردهایم؟
برای آنکه بدانید در برندینگ موفق عمل کردهاید یا خیر، باید مراحل آنالیز روند برندینگ را انجام دهید. ما در یادداشت «ارزیابی برندینگ؛ معرفی 6شاخص آنالیز روند برندینگ» شاخصها و فاکتورهایی را معرفی کردهایم که به کمک آن میتوان فهمید یک کسبوکار چه تصویری در ذهن مخاطبان ایجاد کرده است. شاخص وفاداری، شاخص کیفیت ادراک شده، شاخص رهبری بازار، شاخص تداعی و تمایز، شاخص رفتار بازار و شاخص آگاهی از برند، ابزارهای مشاوران و مدیران یک سازمان برای سنجش میزان موفقیت برند هستند. برای سنجش میزان موفقیت برندینگ باید از آمار و ارقام کمک گرفت و با انجام تحقیقات میدانی و روشهایی نظیر مصاحبهی عمیق و پرسشنامه، برندسازی انجام شده را بهطور کامل تحلیل کرد.
7 ویژگی که نشان میدهد برندینگ موفق بوده است
بعضی از ویژگیهایی که میتواند نشانهای از میزان موفقیت برندینگ باشد، به رضایتمندی مشتری، شخصیت برند، برند سازمانی و ارزش برند بستگی دارد. در اینجا 7 مورد موقعیتی که نشان میدهد Branding موفق بوده است را نام میبریم:
1.برند توسط مشتریان به دیگران معرفی میشود.
2.برند تفاوت مشخصی با برندهای رقیب دارد.
3.برند نسبت به دیگر رقبا ترجیح داده میشود و در اولویتهای بالای انتخاب مشتری قرار دارد.
4.شخصیت برند جذاب است و مخاطب از برقراری ارتباط با برند احساس خوبی دارد.
5.برند باعث خوشحالی و افتخار مشتریان و کارمندان آن است.
6.برند در ذهن مخاطبان شناخته شده است و مخاطبان از پیشینه و فعالیت آن اطلاعات دارند.
6.برند از نظر موقعیت مکانی و گستردگی فعالیت در دسترس مخاطبان است.